جفر و جامعهجَفر و جامعه، عنوان دو کتاب حدیثی به املای پیامبر اکرم و نگارش حضرت علی علیهالسلام، که بعدها سبب به وجود آمدن علم جفر شد. فهرست مندرجات۲ - جفر و جامعه در روایات ۲.۱ - جفر ابیض و احمر ۲.۲ - جفر و جامعه نزد امام عصر(عج) ۳ - نوشتن اخبار آینده بر روی جفره توسط پیامبر ۴ - جفر و ولایتعهدی امام رضا ۵ - منظور از جامعه ۶ - خصایص کتاب جامعه ۷ - ویژگیهای کتاب جامعه ۸ - اهمیت کتاب جامعه ۹ - نظر فلسفی در مورد جفر و جامعه ۱۰ - جفر و جامعه و اهل سنت ۱۱ - کتاب جفر در میان خاندان عبدالمؤمن ۱۲ - علم جَفْر ۱۳ - حروف پایه و اساس علم جفر ۱۳.۱ - جفر صغیر و کبیر ۱۳.۲ - تقسیم حروف الفبا ۱۳.۳ - تفسیم دیگر حروف الفبا ۱۴ - اسامی حروف در کتب جفر ۱۴.۱ - تقسیم زبر و بینه ۱۵ - جفر جامع ۱۶ - مؤلفان کتب مرتبط با جفر ۱۷ - فهرست منابع ۱۸ - پانویس ۱۹ - منابع ۱ - منظور از واژه جفرجفر، واژهای عربی است که در فرهنگهای لغت بر گونهای خاص از برّه یا بزغاله ، [۱]
اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاجاللغة و صحاح العربیة، ذیل واژه جفر، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش.
[۲]
ابنمنظور، ذیل واژه جفر.
[۳]
احمد بن محمد فیومی، المصباحالمنیر، ذیل واژه جفر، بیروت ۱۹۸۷.
[۴]
محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاجالعروس من جواهرالقاموس، ذیل واژه جفر، ج۱۰، چاپ ابراهیم ترزی، کویت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
چاهی با دهانه گشاد که سنگ چین نشده [۵]
اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاجاللغة و صحاح العربیة، ذیل واژه جفر، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش.
[۶]
ابنمنظور، ذیل واژه جفر.
[۷]
احمد بن محمد فیومی، المصباحالمنیر، ذیل واژه جفر، بیروت ۱۹۸۷.
[۸]
محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاجالعروس من جواهرالقاموس، ذیل واژه جفر، ج۱۰، چاپ ابراهیم ترزی، کویت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
[۹]
ابناثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ذیل واژه جفر، چاپ محمود محمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ ش.
[۱۰]
ابنفارس، ذیل واژه جفر.
نوزاد انسان [۱۱]
ابنمنظور، ذیل واژه جفر.
[۱۲]
محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاجالعروس من جواهرالقاموس، ذیل واژه جفر، ج۱۰، چاپ ابراهیم ترزی، کویت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
و بچه شتر [۱۳]
ابنمنظور، ذیل واژه جفر.
[۱۴]
محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاجالعروس من جواهرالقاموس، ذیل واژه جفر، ج۱۰، چاپ ابراهیم ترزی، کویت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
اطلاق شده است.
استعمال واژه جفر در معنای پوست گوسفند یا گاو ــ که مُفاد بسیاری از روایات حاکی از آن است [۱۵]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۵۳ـ۱۵۶، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
[۱۸]
ابنبابویه، کتابالخصال، ج۲، ص۵۲۸، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ ش.
[۱۹]
ابنبابویه، عیون اخبارالرضا، ج۱، ص۱۹۲ـ۱۹۳، چاپ حسین اعلمی، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
یا از باب حذف مضاف و توسع در لغت است یا از این باب که واژه جفر برای گونهای خاص از پوست گوسفند یا گاو، عَلَم(اسمخاص) گشته است. [۲۰]
اکرم احمد برکات عاملی، حقیقة الجفرعند الشیعة، ج۱، ص۳۲، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
۲ - جفر و جامعه در روایاتدر پارهای روایات وجود کتابی به نام «کتاب جفر» نزد امامان شیعه گزارش شده [۲۱]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۵۸ـ۱۵۹، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
که محتوای آن ذکر حوادث آینده تا روز قیامت است.
در برخی گزارشها نام این کتاب در کنار کتاب جامعه یاد شده است. [۲۴]
حاجیخلیفه، ج۱، ستون ۵۹۱.
بنا بر روایتی از امام کاظم علیهالسلام، جز نبی و وصی نبی ، کسی نمیتواند در آن بنگرد و نگریستن در آن از امتیازات اوصیای پیامبر است. [۲۵]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۵۸ـ۱۵۹، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
۲.۱ - جفر ابیض و احمرافزون بر کتاب جفر، در برخی روایات شیعه بر وجود دو جفر دیگر به نامهای « جفر ابیض = سفید» و « جفر احمر = سرخ» نزد امامان تأکید شده است. [۲۶]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۵۰ـ۱۵۱، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
[۲۸]
محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حجج اللّه علیالعباد، ج۲، ص۱۸۶، قم ۱۴۱۳.
[۲۹]
احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۱۳۴، چاپ محمدباقر موسوی خرسان، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم.
[۳۰]
علی بن حسین اربلی، کشفالغمة فی معرفة الائمة، ج۲، ص۳۸۲، چاپ هاشم رسولی محلاتی، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
امام صادق علیهالسلام در روایتی این پندار را که این دو جفر، پوستهاییاند که بر روی آنها مطالبی نوشته شده، نفی و تأکید کرده که جفر ابیض و احمر تنها دو انبان چرمیناند که در اولی شماری کتاب و در دومی شمشیر رسول خدا قرار داشته است. بنا بر احتمالی، که بعید به نظر میرسد، احمر و ابیض صفت احکامی است که در این دو جفر آمده که برخی برای جنگ و قتال و خونریزی و برخی دیگر برای مسالمت و سازش است. [۳۴]
احمد بن علی بونی، شمسالمعارف الکبری و لطائفالعوارف، ج۳، ص۳۳۵، قم ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
بر اساس برخی روایات که محتوای این دو جفر را گزارش کردهاند و از مقایسه آنها با روایتهای کتاب جامعه، روشن میشود که در جفر ابیض علاوه بر برخی کتابهای آسمانی پیشین و مصحف فاطمه ، کتاب جامعه. نیز وجود داشته است. اکرم احمد برکات عاملی ، [۳۸]
اکرم احمد برکات عاملی، حقیقة الجفرعند الشیعة، ج۱، ص۴۹ـ۵۰، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
با استناد به روایتی از امام صادق علیهالسلام، [۳۹]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۶۰، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
از جفری دیگر نیز یاد کرده که از چرم گاو بوده است.
وی با بررسی روایات به این نتیجه میرسد که این جفر، انبانی چرمین و بزرگ بوده است که جفر ابیض و احمر را درون آن نهاده بودند. [۴۰]
اکرم احمد برکات عاملی، حقیقة الجفرعند الشیعة، ج۱، ص۵۱، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
[۴۱]
اکرم احمد برکات عاملی، حقیقة الجفرعند الشیعة، ج۱، ص۵۲، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
۲.۲ - جفر و جامعه نزد امام عصر(عج)مفاد برخی از روایات اهل بیت علیهمالسلام حاکی است که این کتابها و شمشیر رسول خدا میان امامان شیعه دست به دست میگشته و اکنون نیز نزد امام حجت بن الحسن علیهالسلام است. [۴۲]
اکرم احمد برکات عاملی، حقیقة الجفرعند الشیعة، ج۱، ص۱۲۵ـ۱۳۳، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
[۴۳]
محسن حسینزاده باجگیران، «پژوهشی در باره کتاب جامعه»، ج۱، ص۴۷ـ ۴۸، نشریه دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد، ش ۵۱ و ۵۲ (بهار و تابستان ۱۳۸۰).
بر اساس برخی روایات شیعه ، شمشیر رسول خدا و این کتابها نزد هر کس باشد، نشانه امامت اوست، [۴۴]
محمد بن حسن صفار قمی، ج۱، ص۱۵۸، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
[۴۵]
محمد بن حسن صفار قمی، ج۱، ۱۶۳-۱۶۴، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
[۴۶]
ابنبابویه، معانیالاخبار، ج۱، ص۱۰۲ـ ۱۰۳، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.
[۴۷]
ابنبابویه، عیون اخبارالرضا، ج۱، ص۱۹۲ـ۱۹۳، چاپ حسین اعلمی، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
مانند تابوت بنیاسرائیل که نزد هر کس بود، نشانه نبوت و رسالت او بود. [۴۹]
محمد بن مسعود عیاشی، کتابالتفسیر، ج۱، ص۲۴۹، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران) بیتا (.
امامان شیعه نیز در روایاتی، با به کارگیری تعابیری مثل «عندی» یا «عندنا»، بر این امر تأکید کردهاند. [۵۰]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۵۰ـ۱۵۲، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
۳ - نوشتن اخبار آینده بر روی جفره توسط پیامبرصفار قمی [۵۴]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۵۰۶ - ۵۰۷، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
آغاز جفر را در روایتی منسوب به امام موسیالکاظم علیهالسلام اینگونه آورده است که در روزهای پایانی عمر پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، همه اخبار گذشته و آینده تا روز قیامت و تأویل همه آیات و نام اوصیا از خاندان آن حضرت و آنچه بر ایشان میگذرد و نیز توصیه یکایک ایشان و شیعیانشان به صبر ، بر آن حضرت وحی شد و پیامبر به امر خدا آنها را بر علی علیهالسلام املا فرمود و آن حضرت نیز با مرکّب سبز رنگی که جبرائیل از بهشت آورده بود، این مطالب را بر روی پوست یک جَفْره (برّه یا بزغاله ماده)، که آماده شده بود، نوشت.
در پایان این روایت تصریح شده است که اوصیای پیامبر همه اخبار مَلاحِم را از این نوشته برگرفتهاند. [۵۶]
شمسالدین محمد بن محمود آملی، نفائسالفنون فی عرایس العیون، ج۲، ص۹۳ـ۹۴، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
۴ - جفر و ولایتعهدی امام رضابنا بر روایتی که کلینی نقل کرده است، خداوند مشی کلی امامان شیعه را در نوشتهای بر رسول خدا نازل کرده است؛ احتمالاً این نوشته همان جفر و جامعه است که امام رضا علیهالسلام به هنگام پذیرش ولایتعهدی مأمون از آن یاد کرده و در پایان عهدنامه چنین نوشته است: «ولایتعهدی را میپذیرم، ولی مضمون جفر و جامعه بر خلاف آن دلالت دارند» و گواهانی نیز بر مضمون آن گواهی دادند. در روایتی دیگر آمده است که امام رضا در پایان عهدنامه نوشت: «مضمون جفر و جامعه چنین بیان میدارد که امر ولایتعهدی بتمامه منعقد نخواهد شد». [۵۹]
علی بن محمد جرجانی، شرحالمواقف، ج۶، ص۲۲، چاپ محمد بدرالدین نعسانیحلبی، مصر ۱۳۲۵/۱۹۰۷، چاپ افست قم ۱۳۷۰ ش.
ابنطِقْطَقی در الفخری فیالاداب السلطانیة، [۶۰]
ابنطقطقی، الفخری فی الا´داب السلطانیة و الدول الاسلامیة، ج۱، ص۲۶۰، چاپ و آلوارت، گریفزولت ۱۸۵۸.
جرجانی در شرحالمواقف [۶۱]
علی بن محمد جرجانی، شرحالمواقف، ج۶، ص۲۲، چاپ محمد بدرالدین نعسانیحلبی، مصر ۱۳۲۵/۱۹۰۷، چاپ افست قم ۱۳۷۰ ش.
و طاشکوپریزاده ، [۶۲]
احمد بن مصطفی طاشکوپریزاده، کتاب مفتاح السعادة و مصباح السیادة، ج۲، ص۴۲۵، ج۲، حیدرآباد دکن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
متن کامل پاسخ امام رضا علیهالسلام را، با اندک اختلافی در واژگان، آوردهاند.
به تصریح طاشکوپریزاده، [۶۳]
احمد بن مصطفی طاشکوپریزاده، کتاب مفتاح السعادة و مصباح السیادة، ج۲، ص۴۲۶، ج۲، حیدرآباد دکن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
امر همانگونه که امام رضا پیشبینی کرده بود، اتفاق افتاد؛ ولایتعهدی منعقد نشد و مأمون که از ناحیه بنیهاشم احساس خطر کرده بود، امام رضا را با سم به شهادت رساند.
۵ - منظور از جامعهجامعه نیز عنوانیاست مشهور برای کتابی از علی علیهالسلام به املای رسول خدا. [۶۴]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۴۲ـ۱۴۶، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
[۶۶]
کلینی، اصول کافی، ج۷، ص۱۲۵.
طبق نوشتههای برخی عالمان شیعی ، این اثر نخستین کتاب حدیثی است. [۶۸]
حسن صدر، تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام، ج۱، ص۲۷۹، بغداد ۱۳۷۰، چاپ افست تهران.
[۶۹]
کاظم مدیرشانهچی، علمالحدیث، ج۱، ص۶۷، مشهد ۱۳۵۴ ش.
در روایات و گزارشهای رسیده، این کتاب با عنوانهای «کتاب علی» [۷۰]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۲۴۴، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
[۷۱]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۴۷، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
[۷۲]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۵۱، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
[۷۳]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۶۵، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
[۷۶]
ابنبابویه، الامالی، ج۱، ص۳۸۵، قم ۱۴۱۷.
[۷۷]
ابنبابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ج۱، ص۲۲۷، نجف ۱۹۷۲، چاپ افست قم ۱۳۶۴ ش.
[۷۸]
ابنبابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ج۱، ص۲۳۳، نجف ۱۹۷۲، چاپ افست قم ۱۳۶۴ ش.
[۷۹]
ابنبابویه، کتابالخصال، ج۱، ص۶۷، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ ش.
[۸۰]
ابنبابویه، کتابالخصال، ج۱، ص۱۲۴، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ ش.
[۸۱]
ابنبابویه، علل الشرایع، ج۱، ص۴۴، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم بیتا.
[۸۲]
ابنبابویه، علل الشرایع، ج۲، ص۵۸۴، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم بیتا.
و «صحیفه» [۸۸]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۵۳ـ ۱۵۵، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
نیز آمده است.
تعدد عنوانها حاکی از تفاوت این کتابها نیست، بلکه از ویژگیهای یکسانی که در روایات برای آنها ذکر شده، نتیجه گرفته میشود که این عنوانها حاکی از یک حقیقتاند. ۶ - خصایص کتاب جامعهبنا بر روایاتی که در وصف این کتاب با عنوانهای پیش گفته وارد شده، این کتاب دو ویژگی بارز دارد: یکی این که املای آن را پیامبر اکرم و نگارش آن را علی علیهالسلام برعهده داشته است [۹۱]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۲۴۴، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
[۹۲]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۵۳ـ ۱۵۵، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
و دوم این که محتوای آن همه احکام و حلال و حرامهایی است که مردم در طول اعصار بدان نیاز دارند، حتی در پارهای روایات برای تأکید این امر که مطالب کتاب را پیامبر اکرم املا فرموده است، عبارت «مِنْ فَلَقِ فیهِ» (از میان دو لب مبارکش) نیز آمده است. [۹۶]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۴۳، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
[۹۷]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۵۲، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
همچنین برای تأکید بر جامعیت آن، در برخی روایات آمده است که «حتی جریمه خراش رساندن»، که از کوچکترین و کم اهمیتترین موضوعات است، در این کتاب وجود دارد. [۹۹]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۴۳، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
[۱۰۰]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۵۲، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
شاید یکی از علل نامگذاری این کتاب به جامعه، احتوای آن برجملگی مسائل احکام و حلال و حرام باشد. نظر به گستردگی کتاب جامعه، باید صحیفه یا کتاب کوچکی را که در برخی مصادر اهل سنّت و شیعه ، خبر وجود آن روایت شده [۱۰۴]
ابنحنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۱۰۰، بیروت: دارصادر.
[۱۰۵]
ابنحنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۱۱۹، بیروت: دارصادر.
[۱۰۶]
ابنحنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۱۵۱، بیروت: دارصادر.
[۱۰۷]
محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۱، ص۳۶، چاپ محمد ذهنیافندی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۱۰۸]
محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۴، ص۳۰، چاپ محمد ذهنیافندی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۱۰۹]
محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۴، ص۶۷، چاپ محمد ذهنیافندی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۱۱۰]
محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۴، ص۶۹، چاپ محمد ذهنیافندی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۱۱۱]
محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۸، ص۱۰، چاپ محمد ذهنیافندی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۱۱۲]
محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۸، ص۴۵، چاپ محمد ذهنیافندی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۱۱۳]
محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۸، ص۴۷، چاپ محمد ذهنیافندی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۱۱۴]
احمد بن محمد برقی، کتابالمحاسن، ج۱، ص۱۷ـ ۱۸، چاپ جلالالدین محدث ارموی، قم ۱۳۳۱ ش.
[۱۱۵]
احمد بن علی نسائی، سنن النسائی، ج۸، ص۱۹، بشرح جلالالدین سیوطی و حاشیه نورالدین بن عبدالهادی سندی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۱۱۶]
احمد بن علی نسائی، سنن النسائی، ج۸، ص۲۳ـ۲۴، بشرح جلالالدین سیوطی و حاشیه نورالدین بن عبدالهادی سندی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۱۱۷]
حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۲۹، ص۱۶.
و حتی آنقدر کوچک بوده که در غلاف شمشیر رسول خدا یا علیعلیهالسلام جای میگرفته است، [۱۱۸]
احمد بن محمد برقی، کتابالمحاسن، ج۱، ص۱۷ـ ۱۸، چاپ جلالالدین محدث ارموی، قم ۱۳۳۱ ش.
[۱۱۹]
حسن صدر، تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام، ج۱، ص۲۷۹، بغداد ۱۳۷۰، چاپ افست تهران.
مکتوبی غیر از کتاب جامعه دانست [۱۲۰]
محمدرضا حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفة، ج۱، ص۵۸ -۵۹، قم ۱۳۷۱ ش.
یا با نظر به محتوای اندک این صحیفه، آن را بخشی از کتاب جامعه به شمار آورد.
این مدعا با مفاد پارهای از روایات [۱۲۱]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۴۴، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
زید بن علی بن حسین در کشّی ، [۱۲۲]
کشّی، ص۳۷۶.
همخوانی دارد و حتی عنوانهایی دیگر نظیر «صحیفه کتابالفرائض» [۱۲۴]
اکرم احمد برکات عاملی، حقیقة الجفرعند الشیعة، ج۲۶، ص۷۴، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
نیز به بخشهایی از کتاب جامعه اشاره دارد؛ یعنی، جامعه کتابی با بخشهای گوناگون بوده است که مردم، با توجه به محتوای بخشها، با نامهای گوناگون از آن یاد میکردهاند. [۱۲۵]
محسن حسینزاده باجگیران، «پژوهشی در باره کتاب جامعه»، ج۱، ص۳۹، نشریه دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد، ش ۵۱ و ۵۲ (بهار و تابستان ۱۳۸۰).
[۱۲۶]
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۳۰۶ـ۳۰۷.
۷ - ویژگیهای کتاب جامعهبنا بر مجموع روایات، جامعه کتابی جامع و در بردارنده موضوعات گوناگون فقهی، مانند نماز ، ادعیه ، معاملات ، قضا ، شهادت ( گواهی دادن به هنگام داوری )، حدود و دیات ، مسائل ارث و نیز برخی موضوعات اخلاقی و اعتقادی بوده است. تعبیرهایی نیز بر گسترده و حجیم بودن کتاب جامعه دلالت دارد، از جمله «طولها سبعون ذراعاً» (درازای آن به اندازه هفتاد ذراع است)، [۱۲۷]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۵۱ـ۱۵۳، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
[۱۲۸]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۵۵، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
[۱۲۹]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۵۹.
[۱۳۰]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۹۵.
[۱۳۱]
کلینی، اصول کافی، ج۷، ص۱۲۵.
«مِثلُ فَخِذِالبَعیر» ( قطر آن( مانند ران شتری فربه است؛ [۱۳۴]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۷۳، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
و «کتاباً مَدروجاً عَظیماً». [۱۳۶]
اکرم احمد برکات عاملی، حقیقة الجفرعند الشیعة، ج۱، ص۶۲، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
۸ - اهمیت کتاب جامعهامتیاز مهم جامعه بر دیگر کتابهای منسوب به امام علی علیهالسلام این است که به رؤیت افراد متعددی رسیده، هر چند که در باره کتاب جفر در روایت آمده است: «جز نبی و وصی نبی کسی نمیتواند در آن بنگرد». [۱۳۷]
محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حجج اللّه علیالعباد، ج۲، ص۲۴۹ـ۲۵۰، قم ۱۴۱۳.
[۱۳۸]
سعید بن هبه اللّه قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۸۹۷، قم ۱۴۰۹.
به نوشته عبدالحلیم جُندی [۱۳۹]
عبدالحلیم جندی، الامام جعفرالصادق، ج۱، ص۲۰۰، قاهره ۱۳۹۷/۱۹۷۷.
حتی منصور عباسی (حک: ۱۳۶ـ ۱۵۸) نیز موفق به رؤیت کتاب جامعه شده است.
برخی از راویانی که موفق به رؤیت کتاب جامعه یا بخشهایی از آن شدهاند، بدین قرارند: ابوبصیر مرادی ، [۱۴۰]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۴۳، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
[۱۴۱]
کلینی، اصول کافی، ج۷، ص۱۱۹.
عبدالملک بن اعین ، [۱۴۳]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۵۳، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
محمد بن مسلم ، زراره بن اعین ، [۱۴۸]
محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، ج۱، ص۳۸۷، چاپ حسن موسوی خرسان، تهران ۱۳۹۰.
مُعَتَّب، [۱۴۹]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۱۴۵، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.
ابنبُکَیر و وهْب بن عبداللّه سُوائی. [۱۵۱]
ابنبطریق، عمدة عیون صحاحالاخبار فی مناقب امام الابرار، ج۱، ص۳۱۴، قم ۱۴۰۷.
مجید معارف [۱۵۲]
مجید معارف، پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه، ج۱، ص۴۳ـ ۴۵، تهران ۱۳۷۴ ش.
نیز بیش از چهل تن را نام برده که برخی از آنان هر چند کتاب جامعه را ندیدهاند، اصل وجود آن را روایت کردهاند. [۱۵۳]
اسماعیل معزی ملایری، جامع احادیث الشیعة فی احکام الشریعة، ج۱، مقدمه حسین بروجردی، ص۳۲ـ۳۷، قم ۱۳۷۱ـ۱۳۸۳ ش.
گفتنی است تفکیک محتوایی که میان دو کتاب جفر و جامعه در گزارشهای شیعی دیده میشود، در غالب منقولات عامه وجود ندارد، حتی در پارهای از گزارشهای اهل سنّت، که از این دو کتاب به طور جداگانه یاد شده، محتوای آن دو، یک چیز معرفی شده است. [۱۵۴]
علی بن محمد جرجانی، شرحالمواقف، ج۶، ص۲۲، چاپ محمد بدرالدین نعسانیحلبی، مصر ۱۳۲۵/۱۹۰۷، چاپ افست قم ۱۳۷۰ ش.
۹ - نظر فلسفی در مورد جفر و جامعهطاشکوپریزاده، [۱۵۵]
احمد بن مصطفی طاشکوپریزاده، کتاب مفتاح السعادة و مصباح السیادة، ج۲، ص۴۲۵، ج۲، حیدرآباد دکن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
و به تبع او حاجیخلیفه ، [۱۵۶]
حاجیخلیفه، ج۱، ستون ۵۹۱.
با استحسانی فلسفی ـ عرفانی، جفر و جامعه را عبارت از علم اجمالی دانستهاند به هر آنچه به نحو کلی یا جزئی در گذشته انجام گرفته است یا در آینده به وقوع خواهد پیوست، و در نتیجه، جفر را همان لوح قضا یا عقل کلی و جامعه را همان لوح قَدَر یا نفس کلی معرفی کردهاند.
۱۰ - جفر و جامعه و اهل سنتدر نوشتههای اهل سنّت ، کتاب جفر بیشتر به امام صادق علیهالسلام نسبت داده شده است. ابنخلدون [۱۵۷]
ابنخلدون، ج۱، مقدمه، ص۴۱۵ـ۴۱۶.
اصل کتاب جفر را از امام جعفر صادق دانسته که هارون بن سعید (سعد) عجلی، پیشوای زیدیان، از وی روایت کرده و در آن حوادثی ذکر شده است که در آینده برای اهلبیت پیامبر اکرم اتفاق خواهد افتاد و کتاب را به اعتبار پوستی که مطالب روی آن نوشته شده بوده، جفر نامیدهاند.
به نظر ابنخلدون [۱۵۸]
ابنخلدون، ج۱، مقدمه، ص۴۱۵ـ۴۱۶.
اگر چه امام جعفر صادق علیهالسلام برخی نزدیکانش را از رخدادهای ناگوار آینده بر حذر میداشت و رخدادها درست همانگونه که او پیش بینی کرده بود، به وقوع میپیوست، اما در وجود چنین کتابی ــ که تنها برخی اشارات عاری از هرگونه دلیل در اعتبار آن رسیده باید تردید کرد.
ابنقتیبه [۱۵۹]
ابنقتیبه، کتاب تأویل مختلف الحدیث، ج۱، ص۴۸ـ۴۹، قاهره: مکتبة المثنی.
نیز به رافضیان در باره ادعای علم باطنی و وجود کتاب جفر نزد آنان خرده گرفته؛ چه، همان هارون بن سعید که این کتاب را روایت کرده، در یکی از سرودههای خود از جفر و هر که به جفر میپردازد، بیزاری جُسته است.
همچنین بشر بن معتمر هلالی (متوفی ۲۲۶)، رئیس معتزلیان بغداد ، در شعری به رافضیان طعنه زده که جفر آنان را غَرّه ساخته است. [۱۶۰]
عمرو بن بحر جاحظ، کتابالحیوان، ج۶، ص۲۸۹، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر ۱۳۸۵ـ۱۳۸۹/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۹، چاپ افست بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۹.
بهنظر میرسد ادعای اطلاع از کتاب جفر و روایت آن از سوی هارون بن سعید (سعد) عجلی ــ که در کتب رجالی شیعه [۱۶۱]
محمد بن عمر کشّی، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۲۳۱، تلخیص) محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
[۱۶۲]
خوئی، رجال، ج۲۰، ص۲۴۸.
توثیق نشده است با این مطلب که اهل بیت علیهمالسلام کتاب جفر را از بیگانگان کتمان میکردند، [۱۶۳]
حاجیخلیفه، ج۱، ستون ۵۹۱.
سازگار نیست.
به عقیده ابوزهره ، [۱۶۴]
محمد ابوزهره، الامام الصادق: حیاته و عصره، ج۱، ص۲۹، آراؤه و فقهه، قاهره ۱۹۹۳.
[۱۶۵]
محمد ابوزهره، الامام الصادق: حیاته و عصره، ج۱، ص۹۸، آراؤه و فقهه، قاهره ۱۹۹۳.
فرقه خطابیه اندیشههای راجع به جفر را در میان شیعیان دوازده امامی رواج داد [۱۶۶]
احمد بن علی مقریزی، کتاب الخطط المقریزیة، ج۴، ص۱۷۴ـ ۱۷۵، ج۴، مصر ۱۳۲۶.
ولی، با توجه به گرایشهای غلوآمیز ابوالخطاب اسدی، داعیهدار این فرقه، و برائت جستن امام صادق علیهالسلام از وی در حضور اصحاب، [۱۶۷]
نعمان بن محمد قاضی نعمان، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام، ج۱، ص۴۹ـ ۵۰، و القضایا و الاحکام، چاپ آصف بن علیاصغر فیضی، قاهره ۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵، چاپ افست قم،.
قطعاً قرائت خطابیه از جفر را امامان شیعه تأیید نکردهاند.
۱۱ - کتاب جفر در میان خاندان عبدالمؤمنگزارشهای رسیده حاکی از این است که کتاب جفر در مغرب ( مراکش ) و در میان خاندان عبدالمؤمن نیز موجود بوده است [۱۶۸]
عبدالواحد بن علی مراکشی، المعجب فی تلخیص اخبار المغرب، ج۱، ص۱۸۰، چاپ محمد سعید عریان، قاهره ۱۳۶۸/۱۹۴۹.
[۱۶۹]
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۵، ص۱۱۹.
ابنخلّکان، [۱۷۰]
ابن خلکان، ج۵، ص۴۸.
محمد بن تومرت (متوفی ۵۲۴) مطالب این کتاب را از عبدالمؤمن مراکشی فراگرفته بود. [۱۷۱]
ابن خلکان، ج۳، ص۲۳۸.
همچنین ابن ابیاصیبعه در کتاب عیون الانباء فی طبقاتالاطباء [۱۷۲]
ابنابیاصیبعه، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، ج۱، ص۴۵۴ـ ۴۵۷، چاپ نزار رضا، بیروت ۱۹۶۵.
قصیدهای منسوب به ابنسینا را آورده که سراینده در آن، برمبنای برخی محاسبات نجومی و با اعتماد به کتاب جفر منسوب به امیر مؤمنان علی علیهالسلام، پیشگوییهایی کرده است.
۱۲ - علم جَفْراصطلاح جفر بهتدریج برای کتابهایی بکار رفت که با حروف و اعداد و رعایت جدولهای مخصوص، روش پیشگویی و انجام برخی امور خارق عادت را به خواننده تعلیم میداد. بسیاری از اهل جفر، جفر منسوب به ائمه علیهمالسلام را همینگونه میدانند و حتی آن را جفر جامع نامیدهاند [۱۷۳]
علی بن حسین فخرالدین صفی، کتاب حرز الامان من فتن الزمان: آثار و خواص حروف ابجد و حروف مقطعه قرآنی و اسماء حسنی ربانی و سور آیات فرقانی، ج۱، ص۷، چاپ سنگی.
[۱۷۴]
کمالالدین بن حسین اخلاطی، رساله فی مصطلحات علمالجفر، ج۱، ص۲۱، قم: کتابخانه ارومیه.
[۱۷۵]
محمد عطاری، مجموعه علوم جفر، ج۱، ص۳، آیات و روایات اسم اعظم، و اشعار شیخ بهائی، قم ۱۳۶۵ ش.
ولی، برای این مدعا در روایات اهل بیت علیهمالسلام هیچ دلیلی نیست.
جفر به تدریج به دانش پیشبینی حوادث آینده نیز اطلاق گردید. [۱۷۶]
دهخدا، لغت نامه، ذیل واژه جفر.
[۱۷۷]
فرهنگ بزرگ سخن، به سرپرستی حسن انوری، ذیل «جفر»، تهران: سخن، ۱۳۸۱ ش.
به کسی که جفر میدانست، جفری میگفتند. [۱۷۸]
عبداللطیف بن ابیطالب شوشتری، تحفة العالم و ذیل التحفه، ج۱، ص۴۵۱، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۶۳ ش.
بر این اساس، علم جفر با علم حروف و اعداد پیوندی تنگاتنگ پیدا کرد، به گونهای که برخی این علم را همان علم حروف دانستهاند. [۱۷۹]
مصطفی ذاکری، «تاریخچه ابجد و حساب جمل در فرهنگ اسلامی»، ج۱، ص۳۶، معارف، دوره ۱۷، ش ۲ (مرداد ـ آبان ۱۳۷۹).
۱۳ - حروف پایه و اساس علم جفرپایه و اساس علم جفر، حروف الفبای عربی است و در آن از حساب جُمَل نیز بهره میگیرند. حروف الفبا در این علم اساس آفرینش و مبین تجسد کلام الاهی است [۱۸۰]
هانری کوربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ج۱، ص۱۸۶، ترجمه جواد طباطبائی، تهران ۱۳۷۳ ش.
و اهل جفر برای هر یک از حروف الفبا، ارزشی نمادین قائلاند. [۱۸۱]
احمد بن علی بونی، شمسالمعارف الکبری و لطائفالعوارف، ج۳، ص۳۰۴ـ۳۱۴، قم ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
[۱۸۲]
احمد بن علی بونی، شمسالمعارف الکبری و لطائفالعوارف، ج۳، ص۳۵۰ـ۳۵۴، قم ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
بونی (متوفی ۶۲۲) در بخشهای مختلفی از کتاب شمسالمعارف الکبری و لطائف العوارف (جُنگی در علوم خفیه ، به ویژه علم جفر و اعداد و حروف) به این موضوع اشاره کرده است. در این علم (به تعبیر صحیحتر: فن)، هر یک از ترتیبات مختلف حروف را به اصطلاح «دایره حروف» میخوانند [۱۸۳]
ابنسینا، کنوز المعزّمین، ج۱، ص۴۰، چاپ جلالالدین همائی، تهران ۱۳۳۱ ش.
و از ترتیب یا دایره ابجدی بیشتر استفاده میکنند. [۱۸۴]
محمد عطاری، مجموعه علوم جفر، ج۱، ص۱۸ـ۱۹، آیات و روایات اسم اعظم، و اشعار شیخ بهائی، قم ۱۳۶۵ ش.
۱۳.۱ - جفر صغیر و کبیراهل جفر بهرهگیری از الفبای ابتثی را جفر کبیر مینامند که یک هزار ریشه را در بردارد و استفاده از الفبای ابجدی را جفر صغیر مینامند که تنها هفتصد ریشه را در برمیگیرد. [۱۸۵]
حاجیخلیفه، ج۱، ستون ۵۹۱.
برخی از آنان گونهای از جفر را، که جفر متوسط میخوانند، بر دیگر روشها ترجیح میدهند و آن را در علم اوفاق، برای ساختن طلسمات ، به کار میبرند. [۱۸۶]
حاجیخلیفه، ج۱، ستون ۵۹۲.
همچنین گاه، جفری که در آن از ۲۲ حرف اصلی حروف الفبا استفاده میشود، جفر صغیر و جفری که در آن از جملگی ۲۸ حرف الفبا بهره گرفته میشود، جفر کبیر مینامند. ۱۳.۲ - تقسیم حروف الفبااهل جفر، با استناد به شعری منسوب به امام محمدباقر علیهالسلام، [۱۸۷]
محمد عطاری، مجموعه علوم جفر، ج۱، ص۵۲، آیات و روایات اسم اعظم، و اشعار شیخ بهائی، قم ۱۳۶۵ ش.
۲۸ حرف الفبا را به چهار بخش هفت حرفی تقسیم میکنند و هر یک از این بخشها را به ترتیب ناری (آتشی)، هوایی، مائی (آبی) و ثَرائی یا تُرابی (زمینی یا خاکی) مینامند. [۱۸۸]
احمد بن علی بونی، شمسالمعارف الکبری و لطائفالعوارف، ج۳، ص۳۷۲، قم ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
[۱۸۹]
علی بن حسین فخرالدین صفی، کتاب حرز الامان من فتن الزمان: آثار و خواص حروف ابجد و حروف مقطعه قرآنی و اسماء حسنی ربانی و سور آیات فرقانی، ج۱، ص۶۷، چاپ سنگی.
[۱۹۰]
محمود دهدار، المختصر فی علمالجفر، ج۱، ص۳، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای ملی، ش ۱۳۸۲، نسخه عکسی کتابخانه بنیاد دایرة المعارف اسلامی.
[۱۹۱]
عبدالفتاح سید عبده طوخی، رسائل ابنالعربی و ابنسینا، ج۱، ص۲۷، بیروت ۱۹۷۳.
[۱۹۲]
ابنسینا، کنوز المعزّمین، ج۱، ص۳۹ـ ۴۸، چاپ جلالالدین همائی، تهران ۱۳۳۱ ش.
[۱۹۳]
ابنسینا، کنوز المعزّمین، ج۱، ص۸، چاپ جلالالدین همائی، تهران ۱۳۳۱ ش.
۱۳.۳ - تفسیم دیگر حروف الفباآنان در یک تقسیمبندی دیگر، حروف مقطعه را، که در فواتح سورهها آمده است، نورانی و چهارده حرف دیگر را ظلمانی دانستهاند. [۱۹۴]
مصطفی ذاکری، «تاریخچه ابجد و حساب جمل در فرهنگ اسلامی»، ج۱، ص۳۴، معارف، دوره ۱۷، ش ۲ (مرداد ـ آبان ۱۳۷۹).
[۱۹۵]
احمد بن علی بونی، شمسالمعارف الکبری و لطائفالعوارف، ج۱، ص۶۲، قم ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
۱۴ - اسامی حروف در کتب جفردر کتابهای جفر، اسامی حروف را دو قسمت کردهاند: قسمت اول جزئی از اسم است که صدای اصلی حرف را میرساند، مانند «ا» در الف، «ب» در باء و «ج» در جیم، که آن را زُبُر یا زَبَر نامیدهاند. قسمت دوم را بینه نامیدهاند که بقیه اسم هر حرف و جزء متمم آن است، مانند «لف» در الف و «یم» در جیم. [۱۹۶]
کمالالدین بن حسین اخلاطی، رساله فی مصطلحات علمالجفر، ج۱، ص۱۵، قم: کتابخانه ارومیه.
[۱۹۷]
ابنسینا، کنوز المعزّمین، ج۱، ص۶۱، چاپ جلالالدین همائی، تهران ۱۳۳۱ ش.
[۱۹۸]
کمالالدین بن حسین اخلاطی، رساله فی مصطلحات علمالجفر، ج۱، ص۱۵، قم: کتابخانه ارومیه.
[۱۹۹]
کمالالدین بن حسین اخلاطی، کتاب ذخائر در استخراج و قواعد علم جفر جامع، ج۱، ص۱۵، الموسوم بذخیرة القلوب، قم: کتابخانه ارومیه.
[۲۰۰]
کمالالدین بن حسین اخلاطی، کتاب ذخائر در استخراج و قواعد علم جفر جامع، ج۱، ص۱۷، الموسوم بذخیرة القلوب، قم: کتابخانه ارومیه.
[۲۰۱]
کمالالدین بن حسین اخلاطی، کتاب ذخائر در استخراج و قواعد علم جفر جامع، ج۱، ص۱۹، الموسوم بذخیرة القلوب، قم: کتابخانه ارومیه.
۱۴.۱ - تقسیم زبر و بینهاهل جفر، حروف را از نظر زبر و بینه به سه نوع مسروری، ملبوبی و ملفوظی تقسیم میکنند [۲۰۲]
مصطفی ذاکری، «تاریخچه ابجد و حساب جمل در فرهنگ اسلامی»، ج۱، ص۲۸ـ۲۹، معارف، دوره ۱۷، ش ۲ (مرداد ـ آبان ۱۳۷۹).
و در استخراج سؤالات از جفر جامع، آنها را به کار میگیرند. [۲۰۳]
محمد عطاری، مجموعه علوم جفر، ج۱، ص۵، آیات و روایات اسم اعظم، و اشعار شیخ بهائی، قم ۱۳۶۵ ش.
۱۵ - جفر جامعجفر جامع در اصطلاح اهل جفر جدولی است که با به کارگیری ۲۸ حرف الفبا پدید میآید و احوال گذشته و حال و آینده بر اساس آن معلوم میگردد. هر یک از حروف ۲۸ گانه به یک «جزء» منسوب است، هر جزء ۲۸ «صفحه» است، هر صفحه ۲۸ «سطر»، هر سطر ۲۸ «خانه»، و هر خانه چهار «حرف» دارد که حرفِ اولِ آن علامت جزء، حرف دوم علامت صفحه، حرف سوم علامت سطر و حرف چهارم علامت خانه است. [۲۰۴]
محمد عطاری، مجموعه علوم جفر، ج۱، ص۴ـ ۵، آیات و روایات اسم اعظم، و اشعار شیخ بهائی، قم ۱۳۶۵ ش.
[۲۰۵]
محمد عطاری، مجموعه علوم جفر، ج۱، ص۱۳۲ـ۱۳۳، آیات و روایات اسم اعظم، و اشعار شیخ بهائی، قم ۱۳۶۵ ش.
[۲۰۶]
محمد عطاری، گنجینه عطار: حاوی علم جفر و اعداد، ج۱، ص۵۳- ۵۴، تهران ۱۳۵۴ ش.
در این علم از روشهایی که عموماً «ترکیب حرفی» و «ترکیب عددی» نامیده میشود، سخن رفته است. [۲۰۷]
حاجیخلیفه، ج۱، ستون ۵۹۲.
همچنین با انجام دادن اعمالی نظیر استنطاق ، بسط و تکسیر بر روی حروفِ یک سؤال، سعی میشود پاسخی برای آن به دست آید. [۲۰۸]
محمد عطاری، مجموعه علوم جفر، ج۱، ص۸ -۹، آیات و روایات اسم اعظم، و اشعار شیخ بهائی، قم ۱۳۶۵ ش.
[۲۰۹]
کمالالدین بن حسین اخلاطی، رساله فی مصطلحات علمالجفر، ج۱، ص۲ـ۴۳، قم: کتابخانه ارومیه.
[۲۱۰]
ابنسینا، کنوز المعزّمین، ج۱، ص۳۹ـ۶۶، چاپ جلالالدین همائی، تهران ۱۳۳۱ ش.
اهل جفر برای ساختن طلسمات ، معمولاً نام اشخاص ، اسما و صفات الاهی یا آیات قرآن و یا اذکار و اوراد خاصی را به ترتیبی معین و از طریق محاسبه ابجدی حروف آنها، در اشکال سه اندر سه (مثلث) یا چهار اندر چهار (مربع) و غیره طوری مینویسند که جمع اعداد از هر سو (افقی، عمودی و مورب) یکسان شود و یا این که از هر طرف که ابتدا شود، همان کلمه اول خوانده شود. [۲۱۱]
محمد عطاری، مجموعه علوم جفر، ج۱، ص۶۲، آیات و روایات اسم اعظم، و اشعار شیخ بهائی، قم ۱۳۶۵ ش.
[۲۱۲]
عبدالفتاح سید عبده طوخی، رسائل ابنالعربی و ابنسینا، ج۱، ص۱۰، بیروت ۱۹۷۳.
[۲۱۳]
ابنسینا، کنوز المعزّمین، ج۱، ص۵۹، چاپ جلالالدین همائی، تهران ۱۳۳۱ ش.
[۲۱۴]
ابنسینا، کنوز المعزّمین، ج۱، ص۵۴-۶۰، چاپ جلالالدین همائی، تهران ۱۳۳۱ ش.
۱۶ - مؤلفان کتب مرتبط با جفراز میان مؤلفان بسیاری که در پیشرفت و تحول این فن مساعدت کردهاند، نام دو تن شایان ذکر است: احمد بن علی بونی و محمد بن طلحه نصیبی شافعی (متوفی ۶۵۲). بونی با تألیف کتاب شمسالمعارفالکبری و لطائف العوارف یکی از گستردهترین آثار را در این زمینه پدید آورد. به نوشته فهد این کتاب نخست در سه قطع (وجیز، وسیط و بسیط) بوده است و قطع بسیط آن در سالهای ۱۳۲۲ تا ۱۳۲۴ در قاهره منتشر شده است. به نظر میرسد چاپهای گوناگون این کتاب با عنوان شمسالمعارف الکبری، ناظر به همان قطع بزرگ کتاب باشد. گفتنی است که جفر الامام علی بن ابیطالب یا الدّرّ المنظم فی شرح اسرار الاسم الاعظم، که به ابنعربی منسوب است، عیناً همان فصلهای سیوسوم و سیوچهارمِ کتاب شمسالمعارفالکبری است. [۲۱۵]
ابنسینا، کنوز المعزّمین، ج۱، ص۵۴-۶۰، چاپ جلالالدین همائی، تهران ۱۳۳۱ ش.
محمد بن طلحه نیز با تألیف کتاب الجفر الجامع و النور اللامع یکی از مهمترین تألیفات را در این زمینه پدید آورد و این اثر در ۱۲۶۱/ ۱۸۴۵ به تحقیق نَوْفَل بن نعمتاللّه بن نوفل طرابلسی در بیروت به چاپ رسید. وی بخشهایی از کتاب خود را عیناً از کتاب شمسالمعارف بونی اقتباس کرده است. کتابی با عنوان الجفرالاسود نیز به جابر بن حَیان (متوفی ۲۰۰) منسوب است. [۲۱۶]
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۵، ص۱۲۰.
آقابزرگ طهرانی [۲۱۷]
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۵، ص۱۲۰.
احتمال داده است که این کتاب از جمله رسائلی باشد که امام صادق علیهالسلام بر جابر املا کرده یا شرحی برای یکی از آن رسائل باشد و توصیف آن به اسود، از آنروست که از جفر ابیض و احمر متمایز گردد.
۱۷ - فهرست منابع(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعه. (۲) شمسالدین محمد بن محمود آملی، نفائسالفنون فی عرایس العیون، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹. (۳) ابنابیاصیبعه، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، چاپ نزار رضا، بیروت ۱۹۶۵. (۴) ابنبابویه، الامالی، قم ۱۴۱۷. (۵) ابنبابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، نجف ۱۹۷۲، چاپ افست قم ۱۳۶۴ ش. (۶) ابنبابویه، علل الشرایع، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم بیتا. (۷) ابنبابویه، کتابالخصال، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ ش. (۸) ابنبابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۴۱۴. (۹) ابنبابویه، معانیالاخبار، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش. (۱۰) ابنبطریق، عمدة عیون صحاحالاخبار فی مناقب امام الابرار، قم ۱۴۰۷. (۱۱) ابنحنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، بیروت: دارصادر. (۱۲) ابنخلّکان. (۱۳) ابنسینا، کنوز المعزّمین، چاپ جلالالدین همائی، تهران ۱۳۳۱ ش. (۱۴) ابنطقطقی، الفخری فی الا´داب السلطانیة و الدول الاسلامیة، چاپ و آلوارت، گریفزولت ۱۸۵۸. (۱۵) ابنفارس. (۱۶) ابنقتیبه، کتاب تأویل مختلف الحدیث، قاهره: مکتبة المثنی. (۱۷) محمد ابوزهره، الامام الصادق: حیاته و عصره، آراؤه و فقهه، قاهره ۱۹۹۳. (۱۸) کمالالدین بن حسین اخلاطی، رساله فی مصطلحات علمالجفر، قم: کتابخانه ارومیه. (۱۹) علی بن حسین اربلی، کشفالغمة فی معرفة الائمة، چاپ هاشم رسولی محلاتی، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۲۰) محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، چاپ محمد ذهنیافندی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۲۱) احمد بن محمد برقی، کتابالمحاسن، چاپ جلالالدین محدث ارموی، قم ۱۳۳۱ ش. (۲۲) احمد بن علی بونی، شمسالمعارف الکبری و لطائفالعوارف، قم ۱۴۰۰/۱۹۸۰. (۲۳) عمرو بن بحر جاحظ، کتابالحیوان، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر ۱۳۸۵ـ۱۳۸۹/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۹، چاپ افست بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۹. (۲۴) علی بن محمد جرجانی، شرحالمواقف، چاپ محمد بدرالدین نعسانیحلبی، مصر ۱۳۲۵/۱۹۰۷، چاپ افست قم ۱۳۷۰ ش. (۲۵) عبدالحلیم جندی، الامام جعفرالصادق، قاهره ۱۳۹۷/۱۹۷۷. (۲۶) اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاجاللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش. (۲۷) حاجیخلیفه. (۲۸) حرّعاملی، وسائل الشیعه. (۲۹) محسن حسینزاده باجگیران، «پژوهشی در باره کتاب جامعه»، نشریه دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد، ش ۵۱ و ۵۲ (بهار و تابستان ۱۳۸۰). (۳۰) محمدرضا حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفة، قم ۱۳۷۱ ش. (۳۱) خوئی، رجال. (۳۲) دهخدا، لغت نامه. (۳۳) محمود دهدار، المختصر فی علمالجفر، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای ملی، ش ۱۳۸۲، نسخه عکسی کتابخانه بنیاد دایرة المعارف اسلامی. (۳۴) مصطفی ذاکری، «تاریخچه ابجد و حساب جمل در فرهنگ اسلامی»، معارف، دوره ۱۷، ش ۲ (مرداد ـ آبان ۱۳۷۹). (۳۵) عبداللطیف بن ابیطالب شوشتری، تحفة العالم و ذیل التحفه، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۶۳ ش. (۳۶) ابنمنظور. (۳۷) حسن صدر، تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام، بغداد ۱۳۷۰، چاپ افست تهران. (۳۸) محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴. (۳۹) احمد بن مصطفی طاشکوپریزاده، کتاب مفتاح السعادة و مصباح السیادة، ج۲، حیدرآباد دکن ۱۴۰۰/۱۹۸۰. (۴۰) احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، چاپ محمدباقر موسوی خرسان، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم. (۴۱) عبدالفتاح سید عبده طوخی، رسائل ابنالعربی و ابنسینا، بیروت ۱۹۷۳. (۴۲) محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، چاپ حسن موسوی خرسان، تهران ۱۳۹۰. (۴۳) محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۴۴) اکرم احمد برکات عاملی، حقیقة الجفرعند الشیعة، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵. (۴۵) محمد عطاری، گنجینه عطار: حاوی علم جفر و اعداد، تهران ۱۳۵۴ ش. (۴۶) محمد عطاری، مجموعه علوم جفر، آیات و روایات اسم اعظم، و اشعار شیخ بهائی، قم ۱۳۶۵ ش. (۴۷) محمد بن مسعود عیاشی، کتابالتفسیر، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران. (۴۸) علی بن حسین فخرالدین صفی، کتاب حرز الامان من فتن الزمان: آثار و خواص حروف ابجد و حروف مقطعه قرآنی و اسماء حسنی ربانی و سور آیات فرقانی، چاپ سنگی. (۴۹) فرهنگ بزرگ سخن، به سرپرستی حسن انوری، تهران: سخن، ۱۳۸۱ ش. (۵۰) احمد بن محمد فیومی، المصباحالمنیر، بیروت ۱۹۸۷. (۵۱) نعمان بن محمد قاضی نعمان، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام، و القضایا و الاحکام، چاپ آصف بن علیاصغر فیضی، قاهره ۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵، چاپ افست قم،. (۵۲) سعید بن هبه اللّه قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، قم ۱۴۰۹. (۵۳) علی بن ابراهیم قمی، تفسیرالقمی، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴. (۵۴) محمد بن عمر کشّی، اختیار معرفة الرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. (۵۵) کلینی، اصول کافی. (۵۶) هانری کوربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه جواد طباطبائی، تهران ۱۳۷۳ ش. (۵۷) مجلسی، بحارالانوار. (۵۸) کاظم مدیرشانهچی، علمالحدیث، مشهد ۱۳۵۴ ش. (۵۹) عبدالواحد بن علی مراکشی، المعجب فی تلخیص اخبار المغرب، چاپ محمد سعید عریان، قاهره ۱۳۶۸/۱۹۴۹. (۶۰) محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاجالعروس من جواهرالقاموس، ج۱۰، چاپ ابراهیم ترزی، کویت ۱۳۹۲/۱۹۷۲. (۶۱) مجید معارف، پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه، تهران ۱۳۷۴ ش. (۶۲) اسماعیل معزی ملایری، جامع احادیث الشیعة فی احکام الشریعة، قم ۱۳۷۱ـ۱۳۸۳ ش. (۶۳) محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حجج اللّه علیالعباد، قم ۱۴۱۳. (۶۴) احمد بن علی مقریزی، کتاب الخطط المقریزیة، ج۴، مصر ۱۳۲۶. (۶۵) احمد بن علی نسائی، سنن النسائی، بشرح جلالالدین سیوطی و حاشیه نورالدین بن عبدالهادی سندی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۶۶) ابنبابویه، عیون اخبارالرضا، چاپ حسین اعلمی، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۶۷) کمالالدین بن حسین اخلاطی، کتاب ذخائر در استخراج و قواعد علم جفر جامع، الموسوم بذخیرة القلوب، قم: کتابخانه ارومیه. (۶۸) ابنخلدون. (۷۰) ابناثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، چاپ محمود محمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ ش؛ ۱۸ - پانویس
۱۹ - منابعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جفر و جامعه»، شماره۴۷۳۹. ردههای این صفحه : علم جفر و جامعه
|